سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کشکیات
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:2بازدید دیروز:6تعداد کل بازدید:18443

فرهاد تیشه گر :: 86/9/23::  1:30 صبح

توی مهر ماه بود که پسر عمه جان که مشغول گذراندن دوره ی خدمت مقدس سربازی زیر پرچم در نهاد ریاست جمهوری بود به من گفت که یکی از دفاتر اونجا دنبال یه برنامه هستن که یکی براشون بنویسه. کمترین قیمتی که بهشون پیشنهاد شده بود هم پنج میلیون تومان بود. از اونجایی که من دیدم کاری که می خوان از دست من بر میاد به پسر عمه گفتم که من رو معرفی کنه. منم حاضرم مجانی این کار رو انجام بدم چون به درد سابقه ی کاریم می خورد. این موضوع با استقبال دفتر مواجه شد و قرار شد ظرف یک هفته فرم هاشون رو به من بدن منم کارم رو شروع کنم. به منم گفتن که بد جوری لنگ این برنامه هستن و زود باید تحویلش بدم

خلاصه کنم من هر روزی که زنک می زدم می گفتن این سفر های آقای رئیس جمهور نذاشته اونا فرم ها رو آماده کنن. جالب اینجا بود که اگه این برنامه براشون حاضر می شد کاری که یه هفته کل وقت افراد دفتر رو می گرفت با یه کلیک ماوس انجام میشد.

آخرم من خسته شدم و دیگه پی گیری نکردم.

اونوقت آقای رییس جمهور توی سخنرانی اخیرشون گفتن کی گفته ما دویست سال از کشور های پیشرفته عقبیم؟ ما با یه برنامه ریزی ده ساله بهشون میرسیم.

آقا یا علی فقط توی این سرعت بالا ما رو جا نذارین.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ
::تعداد کل بازدیدها::

18443

::آشنایی بیشتر::
::لوگوی من::
کشکیات
::اشتراک::